انسان مشکّک؛ نگرشی صدرایی بر انسان‌شناسی و استلزامات تربیتی آن
کد مقاله : 1330-PHTEZN
نویسندگان
احسان احمدی خاوه *1، محمدرضا سرمدی2، علی علم الهدا2، مهدی محمودی2
1دانشجوی پیام نور تهران جنوب، آموزگار ابتدایی منطقه ورامین، مدرس دانشگاه فرهنگیان پردیس زینبیه
2پیام نور
چکیده مقاله
برخی از فیلسوفان اسلامی، در حوزه انسان‌شناسی، از نوعی نگاه ویژه به انسان سخن گفته‌اند که بر اساس آن، «انسانیت» به منزله یک هویت واحد، قابل تعمیم به همه انسان‌ها نیست. در این نگاه بر تباین ماهوی انسان‌ها تصریح شده است. در نتیجه تصریح به تباین ماهوی انسان‌ها، به این معنا خواهد بود که هر فرد از انسان، ماهیتی تبدیل‌ناپذیر و متفاوت با دیگر انسان‌ها دارد. این مقاله که با رویکرد توصیفی تحلیلی و روش استنتاجی، ضمن توجه به منظر مذکور، تلاش می‌کند تا با تکیه بر الگوی «انسان مشکّک»، رویکردی تازه در باب انسان‌شناسی و استلزامات تربیتی آن داشته باشد. در این مدل تطبیقی که از متن قرآن، متون عرفانی و فلسفه صدرایی استنتاج شده است، انسان در عین آنکه یک «مفهوم متواطی» است، «موجودی مشکک» است که مراتب بی‌نهایتی از وجود را مترتب است. در طول تاریخ، نظامهای تعلیم و تربیت یا بر اساس مفهوم دوگانگی نفس و بدن شکل گرفته‌اند و یا ناظر به اثبات‌گرایی و انکار هر نوع ساحت غیرمادی بوده‌اند. شکل‌گیری نظام تعلیم و تربیتی که متاثر از مفهوم تشکیک، مبتنی بر رابطه اتحادی نفس و بدن باشد، می‌تواند به منزله نوعی انقلاب در حوزه تعلیم و تربیت باشد. چنانچه بر اساس مفهوم تشکیک، رابطه نفس و بدن را رابطه‌ای اتحادی بدانیم، بدیهی است که نظام تعلیم و تربیت مبتنی بر این نگرش، هم در اهداف، هم راهبردها و هم در روشها مسیری نو را در رشد و تربیت انسانی باز خواهد کرد.
کلیدواژه ها
انسان‌شناسی، حکمت متعالیه، انسان مشکک، تشکیک در وجود، تربیت، انسان
وضعیت: پذیرفته شده برای ارسال فایل های ارائه پوستر